💾
این شعر با اندکی تغییر از سروده‌های نخستین شاعر است.
audio-thumbnail
Marthiye i bar Andishehaye Khamoosh
0:00
/41.130021
Poem
اندیشه‌هایِ زنده چو مردار می‌شوند
چشمانِ نازکِ غزلم تار می‌شوند
گاهی بدونِ هیچ دلیلِ موجهی
دندانه‌هایِ قافیه غش‌دار می‌شوند
دیوانِ ابتذال، که خفتند در خیال
در باور و نگاه تو بیدار می‌شوند
از چشمهٔ طراوتِ تو آب می‌خورند
با خوردنِ خیالِ تو پروار می‌شوند
سر می‌کشند از همهٔ روز‌هایِ تلخ
بر جانِ بی‌حصارِ تو آوار می‌شوند
بر چشم‌هایِ پنجره‌ها زخم می‌زنند
همچون همیشه باعثِ آزار می‌شوند